معنی مترسک جالیز
حل جدول
آدمک، هراسه، ترسانک،کلاغپران
مترسک- لولوی سر جالیز
داهُل
لولوی جالیز
مترسک
جالیز
کشتزار خربزه
مترسک
سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر در سال 1363
هراسه
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
مترسک. [م َ ت َ س َ] (اِ مصغر) مترس کوچک. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مترس شود. || سر خر. مزاحم. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ معین
(اِ.) کشتزار خربزه، هندوانه و خیار و مانند آن.
فرهنگ فارسی هوشیار
کشتزار خربزه و هندوانه و خیار را گویند
فارسی به ایتالیایی
orto
فرهنگ عمید
کشتزاری که در آن خربزه، هندوانه، خیار، و مانند آن میکارند،
مترادف و متضاد زبان فارسی
بستان، پالیز، فالیز، کشتزار، لته، مزرعه
فارسی به انگلیسی
Market Garden, Patch
فرهنگ پهلوی
کشتزار
معادل ابجد
771